سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه کسی را دیدید که به وی زهد در دنیا و کم گویی عطا شده، بدو نزدیک شوید که القای حکمت می کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

نوجوانی اغلـب به عنوان دوره ی بین بچگی و بزرگسالی تعریف می شود.گـرچه ، بعضی از مؤلفیـن ، نوجوانی را مساوی بلوغ جنسی و دوره تغییرات فیزیکی که اوج آن در تکامل و رسیدگی در تولید مثل است، می دانند ،ولی اغلب ،نوجوانی با مـفاهیم روانی و اجتماعی تعریف می شـود ؛ مثلاًشروع آن ،با بلوغ جنسی و خاتمه مبهم و نا مشخص آن ، با بزرگسالی است . ین واژه ،برچسب مناسبی جهت دوره ی از زندگی فرد (تقریباً بین سنین 12-20سالگی)می باشد



و چنین استعمالی ، هیچ گونه قید و تعریفی درباره خصوصیات رشد نوجوانها یا علل اختصاصی نوجوانی ندارد.


هر دوره ی از زندگی را می توان بر مبنی پاره ی از مسائل رشدی ، نظیر : مسائل بیولوژیکی روانی واجتماعی دسته بندی کرد. از جمله آنها که به طور مشخص ،ولی نه الزاماً ، درطی دهه دوم زندگی ، اتفاق می افتد . ارتباطات با جنس مخالف، آگاهیهی شغلی ،رشد ارزشها و خودمحوریها ی مسئولانه و باز شدن گره هی عاطفی با والدین است.


ویژگیهی نوجوانی

به عنوان یک واقعیت ، دوره نوجوانی را بید یک مرحله بسیار مهم از زندگی تلقی کرد. دوره ی که باویژگیهیش از سیر دوران زندگی متمیز می شود. این خصوصیات عبارتند از:


 


1-نوجوانی ،یک دوره مهم به شمار می رود.


گر چه همه دوران عمر مهم است ولی برخی از آنها مهمتر از سیرین می باشد. زیرا ین دوره داری تأثیرات ناگهانی بر رفتار و دیدگاه فرد می باشد. با در نظر گرفتن ین که سیر دوره هی زندگی به دلیل تأثیرات دراز مدت آن پرمعنی و قابل توجه هستند،لیکن دوره نوجوانی یکی از دوره هیی است که از هر دو جنبه تأثیرات ناگهانی و دراز مدت برخوردار و قابل توجه است.برخی از ادوار زندگی به دلیل تأثیرات فیزیکی و بدنی باا همیت و برخی دیگر از لحاظ تأثیرات روانی  قابل اعتنا هستند،لیکن نو جوانی از هر دو جهت مهم می باشد.


در بحث و بررسی تأثیرات بدنی نوجوانی ‍«تانر»گفته است:


بری اکثریت اشخاص جوان سالهی 12تا16پرحادثه ترین سالهی زندگی آنها می باشد،تا آنجا که رشد و تحول آنها با نگرانی آمیخته است. مسلماً در طول زندگی جنینی و اولین یا دومین سال پس از تولد، رشد باز هم سریعتر واقع می شود و یک محیط همحسی(سمپاتیک)جدی تر به وجود می ید.اما


نوجوان خودش جذاب و دلربا نیست یا آن گونه نیست که بیننده ی را که شاهد تحولات و یا عدم تحولات نوجوان می باشد، متوحش کند.


توأم بودن ین تحولات فیزیکی مهم و سریع بخصوص در طول اولین مرحله نو جوانی با تحولات پر شتاب ذهنی از خصیص ین دوره می باشد.


ین تحولات نیاز به ساز گاری روانی را افزیش می دهدو بری یجاد دیدگاهها ،ارزشها و علیق نوین ،ضروری به نظر می رسد.


2-نوجوانی،یک دوره انتقال (برزخی)است.


انتقال به معنی یک وقفه یا تغییر از آنچه که قبلاً انجام شده نمی باشد،بلکه بیشتر عبور از مرحله ی از رشد به مرحله دیگر می باشد. ین به آن معنا است که آنچه قبلاً واقع شده ،نشانه خود را روی آنچه که در زمان حال و ینده اتفاق می افتد،باقی می گذارد.کودکان در زمانی که از خردسالی به بزرگسالی می رسند، بید جنبه هی کودکانه را کنار بگذارندو آنها بیدهمچنین الگو هی جدید رفتاری و نگرشی رابیامورندتا جانشین آن چیز ها یی شود که ترک کرده اند .


به هر حال ین مهم است که ترک کنیم آنچه قبلاً واقع شده است،نشانه هی خود را باقی گذاشته است وبر الگوهی نوینی از رفتارها و نگرشهی فرد اثر می گذارد.همچنانکه «استریس»شرح داده است:


ساختمانهی بدنی نوجوان ،پیه هیی در کودکی دارد و بسیاری از خصوصیاتی که معمولاً به عنوان معرف ظهور نوجوانی در نظر گرفته می شدند،قبلاً در طول اواخر کودکی حضور داشته اند.تغییرات بدنی که در سالهی اولیه نوجوانی اتفاق می افتد ،بر رفتار موزون شخص اثر می گذارد و به ارزیابی مجدد ارزشها و سازگاری اجتماعی آنها منتهی می شود.


در طی هر مرحله انتقالی ، وضع وجیگاه فرد مبهم است و نوعی گم گشتگی در باره نقشهیی وجود داردکه فرد انتظار دارد آنها را یفا کند. نوجوان در ین زمان نه کودک و نه بزرگسال است؛اگر نوجوانان مانند کودکان رفتار کنند ،به آنها گفته می شود که به مانند سن خودشان عمل کنند.اگر آنها سعی کنند نظیر بزرگسالان عمل کنند، اغلب متهم می شوند که بری شلوار هی کوتاه خود، خیلی بزرگ شده اندو بری ین تلاشی که انجام می دهند تا مثل بزرگتر ها عمل کنند،مورد سرزنش واقع میشوند. از طرف دیگر ،آزمودن شیوه هی مختلف زندگی به آنها یاد می دهدتا آنها تصمیم بگیرند که چه الگوهی رفتاری ،ارزشی و نگرشی بهتر می توانند نیازهی آنان را تأمین نمیند.


3-نوجوانی ،یک دوره تغییر است.


میزان تغییر در نگرشها و رفتار در طی دوره نوجوانی با میزان تغییر در وضعیت بدنی برابر است.درطی سالهی اولیه نوجوانی ،زمانی که تغییرات بدنی با سرعت انجام می شود، تغییرات در نگرشها و رفتار همچنین با شتاب به وجود می ید.همچنان که تغییرات بدنی آرام به پیش می رود ، به همان نسبت نگرشها و رفتار نیز تغییر می یابند.


تقریباً پنج نوع تغییرات ملازم و عمومی وجود دارد که در طی دوره نوجوانی واقع می شود:


نخست آنکه ،حیات عاطفی(انفعالی)توسعه می یابد،شدت آن به سرعت و میزان تغییرات بدنی وروانی بستگی داردکه در ین زمان واقع می گردد.زیرا ین تغییرات،معمولاً در اویل نوجوانی سریعتراتفاق می افتد. توسعه حیات عاطفی معمولاص در آغاز نو جوانی بیشتر از انتهی نوجوانی مطرح می شود.


دوم ینکه ،سرعت تغییراتی که با رشد جنسی همراه است،نوجوانان را ازخودشان و از استعدادها وعلیقشان نا مطمئن می سازد.آنها قویاً احساس بی ثباتی می کنند، احساسی که اغلب با تعابیر مبهمی که آنها از سوی معلمان و والدین دریافت می کنند،تشدید می شود.


جنبه سوم،تغییراتی است که در بدن ،علیق و نقشهیی که در گروههی اجتماعی از آنان انتظار می رود یفا نمیند،به وجود می ید و مسیل جدیدی را می آفریند. بری نوجوانان کم سن وسال، ین تغییرات بسیار زیاد است و کمتر از آنجه که قبلاً تصور می کردند قابل حل به نظر می رسد.قبل از ینکه آنها مسیلشان را حل کرده و به رضیت برسند،با خودشان و مسیلشان درگیر خواهند بود.


چهارم ،همچنانکه الگو هی علیق و رفتار تغییر می یابد،ارزشها نیز متغییر خواهند بود.آنچه که در زمان کودکی بریشان مهم بود،اکنون که در آستانه بزرگسالی قرار دارند ،کمتر اهمیت پیدا می کند؛به عنوان مثال ،بری بیشترین نوجوانان ،مسئله دوستانی که از همسالان همتیپ و جذاب باشند،مهمتر از تعداد زیادی دوست می باشد که سنخیت روحی با او نداشته باشند ،آنها اکنون به مسئله کیفیت ،بیشتر از کمیت،اهمیت می دهند.


پنجم ینکه ،بیشرین نوجوانان در مورد تغییرات،حالتی دمدمی دارند.زمانی که آنها درخواست و تقاضی اسقلال دارند،اغلب از مسئولیتهیی که همراه با استقلال و ارزیابی توانیی آنهاست هراس دارند.


4- نوجوانی یک سن مسئله آفرین است.


گر چه هر سنی مسیل خاص خودش را دارد،با ین حال ،مسیل نوجوانان اغلب بری پسران و دختران به گونه ی است که آنها به سختی از عهده حلشان بر می یند.دو دلیل بری ین مسئله وجود دارد :


اول ینکه ،در سرتاسر دوره کودکی ،به مسیل آنها بالاخره توسط والدین و معلمان حل می شود،در حالی که بسیاری از نوجوانان به دلیل بی تجربگی ،به تنهیی از عهده حل مسیلشان بر نمی یند.


دوم ینکه نوجوانان دوست دارند احساس کنند که افرادی مستقل و آزاد هستند.آنها درخواست ارائه راهی را دارند که خودشان بتواننداز عهده حل مسیل بریندو کوششهیی را که از جانب والدین و معلمان بری کمک به آنها ارائه می شود ،نمی پذیرند.


به دلیل ناتوانی نوجوانان در غلبه بر مسیلشان به تنهیی ، به همان اندازه که آنها اعتقاد دارند از توانیی برخوردارند،بسیاری از آنها حل مسیل و مشکلات را مافوق انتظارات خود می یابند.


همچنانکه «آنا فروید»شرح داده است:


بسیاری از شکستهیی که اغلب با نتیج غم انگیزی در ین رابطه همراه است،آنچنانکه تصور می شود به دلیل بی استعدادی فرد نیست.بلکه صرفاً مبتنی بر ین حقیقت است که ین گونه درخواستهیی که از او در لحظه هیی از زندگی اش وجود دارد ،انرژیهی اورا به کار می گیرد؛انرژیهیی که در تلاش بری حل اکثر مسائلی که به وجود می یند،کافی به نظر نمی رسد.


5- نوجوانی،زمان جستجوی هویت است.


در سراسر سن گروه گریی اواخر کودکی ،انطباق با معیارهی گروه به مراتب بسیار مهمتر از فردگریی است. همچنانکه قبلاً اشاره شد ،کودکان ارشد در لباس،گفتار ورفتار علاقه مندند که تقریباً ودر حد امکان شبیه افراد گروه باشند.هر گونه انحراف از معیار گروه به تهدید علیه تعلق به گروه شباهت دارد .در سالهی اولیه نوجوانی ،تطابق با گروه هنوز بری دختران و پسران حائز اهمیت است.به تدریج آنهادر صدد جستجوی هویت برمی یندو تمیل چندانی به ینکه شبیه همسالان خود در گروه باشند ،ندارند.


به هر حال موقعیت مبهم نوجوان در فرهنگ امروز ما یک مسئله غامض را به وجود می آورد وموجب می شود که در ین زمینه بیشترین همکاری را با نوجوان داشته باشیم.مسئله«بحران  هویت» با مشکل «هویت خود »همچنانکه «اریکسون» شرح داده است بدین قرار می باشد:


هویتی را که نوجوان درصدد است که تا به طور روشن با آن مواجه شود ین است که «اوکیست»؟ نقشی راکه بید در جامعه یفا نمید ،چیست؟یا او یک کودک است یا بزرگسال ؟یا او توانیی آن را دارد که روزی به عنوان یک همسر یا پدر باشد ؟یا او علیرغم نژاد ،مذهب یا زمینه هی ملی که او را از نظر مردم کم ارزش جلوه می دهد ،احساس اعتماد به نفس داد؟


« اریکسون »در سطور بعدی  توضیح می دهدکه جستجوی هویت بر رفتارهی نوجوان اثر می گذارد:


در جستجوی آنها بری احساس جدیدی که از استمرار و یکنواختی دارند، نوجوانان بید مبارزه ی را از نو آغاز کنند .اگر چه آنهاناچار باشند که کارهیی را تصنعی انجام دهند و در نظر مردم افرادی خوش نیت تلقی شوند و نقش حریف را در مبارزه اجرا کنندو آنها به هر حال آماده هستند تا آرمانها و معبودهی ثابت را به مانند نگاهبان هویت نهیی بری خود بنا کنند .اکنون یکپارچگی شکل می گیردودر هیأتی از هویت خود که بیشتر از شخصیت سازی دوران کودکی است ،تجلی می یابد.


یکی از راههیی که نوجوانان تلاش می کنند تا خود را به مانندافراد بزرگسال نشان دهند ین است کهاز موقعیتهی نمادین (سمبلیک)نظیر ماشینها ،لباسها و سیر وضعیتهی قابل مشاهده بهره گیرند . آنها امیدوارند در ین راه افرادی قابل توجه و جذاب به نظر برسند . اهمیت موقعیتهی نمادین در نوجوانی ،در مباحث بعدی توضیح داده خواهد شد .


6- نوجوانی یک سن هراس می باشد


همچنانکه« ماژریس» اشاره نموده است بسیاری از عقید عمومی درباره نوجوانان ،به طور مدلل به شرح وضعیت آنها و ارزیابیهیی در ین زمینه پرداخته است و متأسفانه تعدادی از آنها ،حاوی نظری منفی نسبت به نوجوانان می باشد . پذیرش قالبهی فرهنگی در مورد «تین یجرها »(13تا19 ساله ها )(افرادی نامرتب و غیر قابل اعتماد که داری استعداد تخریب ،ویرانگری و رفتار ضد اجتماعی هستند.)بسیاری از بزرگسالانی را که بید را هنمیی و حمیت از نوجوانان را عهده دار شوند به ین مرحله هدیت کرده است که از چنین مسئولیتی در قبال نوجوانان بهراسند و در نگرشهی خود نسبت به آنان و تدابیری که در رابطه با رفتار نوجوانان بید اتخاذ شود ،احساس همدلی نداشته باشند.


کلیشه هی عمومی همچنین بر تصوری که نوجوانان از خود و نگرشهیشان دارند تأثیر می گذارد. همچنانکه «آنتونی » در گفتگوهی خود از قالبهی فرهنگی نوجوانان شرح داده است :


قالبهی فرهنگی بید همچنین به عنوان ینه ی که عکس العمل هی مناسب اجتماع را در خود منعکس و به معرض نمیش نوجوان می گذارد ،عمل نمید . چنین تصویری که به عنوان نوجوان ارائه می شود ،به تدریج اورا به عنوان فردی قابل اعتماد در نظر می آورد وبر طبق آن رفتار خویش را شکل می دهد .


پذیرش ین کلیشه ها (قالبها )توسط نوجوانان و اعتقاد به ینکه بزرگسالان ،نگرش حقیرانه ی نسبت به آنها دارند ،انتقال آنان را به مرحله بزرگسالی دشوار می سازد . چنین امری در نوجوانان ،به حساسیت زیادی نسبت به والدین آنها منجر می شود و مانعی بین آنها و والدینشان یجاد میکندواز برگشتن نوجوانان به سوی آنها بری کمک خواستن در حل مسیلشان جلوگیری می کند.


7-نوجوانی، مرحله آرمان گریی است.


نوجوانان تمیل دارند که به زندگی از وری عینک سیه وروشن نگاه کنند.آنها به خود و سیرین آن چنان می نگرند که دوست دارند بهتر از آنچه که هستند خود را باور کنند.ین مطلب به ویژه در مورد آرزوهی نو جوانان صادق است . ین آرزوهی غیر واقعی نه فقط درباره خودشان بلکه،همچنین بری وابستگان و دوستان آنها نیز وجود دارد. ین آرزوها در اویل نوجوانی با توسعه عواطف همراه هستند. بیشتر حالات غیرواقعی آنان شامل رنجش زیاد،آزار و ناکامی است و نوجوانان زمانی که احساس کنند دیگران آنها را دست کم بگیرند و یا به اهدافشان دست نمی یابند ،ین حالات را از خودشان نشان می دهند.


با توسعه تجارب اجتماعی و شخصی وبا افزیش قدزت تفکر عقلانی ،نوجوانان رشدیافته تر،به خود، خانواده ،دوستان و زندگی به طور کلی واقع بینانه تر می نگرند.درنتیجه آنها کمتر از ناامیدی و توهم نامعقول رنج می برند و نسبت به سالهلیی که جوانتر بودند واقع گراتر می باشند.ین یکی از موقعیت هیی است آنهارا در شادیهی بیشتری که خاص نوجوانان رشد یافته تراست ،مشارکت می دهد.


همچنان که دوره نوجوانی ادامه می یابد ،دختران و پسران به طور یکسان از آرمان گریی متأثر می شوند. آرمان گریی که از زندگی سبکبار ،بی خیال و مجرد ناشی می شود. نوجوانان به تدریج خودرا از آرمان گریی رها نموده و به موقعیت بزرگسالان نیل می شوند . احساس ینکه دوره نوجوانی از دوره بزرگسالی و مسیل مربوط به آن از قبیل نیازمندیها و مسئولیتهیش ،شادتر و بانشاط تراست ،  تمیلی رابه وجود می آوردکه نوجوانی را به یک دوره فریبنده ،شاد و سبکبار مبدل نمید.


8- نوجوانی ،آستانه بزرگسالی است.


همچنان که نوجوانان به بلوغ قانونی می رسند ،آنها نگران کنار گذاشتن کلیشه هی تین یجرها(13تا19 ساله ها )بوده و می خواهند ین  باور را پیدا کنند که نزدیک بزرگسالان هستند،مثل آنها لباس می پوشند و مانند آنهاعمل می کنند ولی با ین حال تصور می کنند که ینها کافی نیست . بنابرین ،آنها روی رفتارهیشان متمرکز می شوند تا بتوانند با بزرگسالان معاشرت نمیند . نوجوانان معتقدند که ین رفتارها تصویری دلخواه از آنان را به وجود می آورد


  

کدهای جاوا وبلاگ